شیرین زبانی دیشبت
سلام گل پسرم. دیشب از دست تو انقدر خندیدم که نگو و نپرس آخه تازگیها خیلی بهانهگیر شدی نسبت به غذا میگی غذاهای خاله طاهره (آشپز مهد) بهتره برو ازش بپرس ببیین چجوری درست میکنه تو هم همونطوری درست کن خلاصه دیشب هم شامتو نخوردی و من از این کار بسیار ناراحت شدم و بهت گفتم باهات قهرم دیگه به من نگو مامان چون من مامان تو نیستم. و تو هم قبول کردی. بعد از اون هر کاری که با من داشتی و میخواستی من را صدا کنی میگفتی خانم سعادت. خیلی خندهام گرفته بود و خودم را خیلی کنترل کردم تا نخندم. الهی قربونت برم. به من میگفتی خانم سعادت میشه منو ببخشی. خانم سعادت میشه جای منو پهن کنی. خانم سعادت منو صبح ...
نویسنده :
مامان منصوره
15:03